سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این حس من است!
  •   سمی ترین
  •  

    کدامین چشمه سمّی شد، که آب از آب می‌ترسد و حتی ذهن ماهیگیر، از قلاب می‌ترسد کدامین وحشت وحشی، گرفته روح دریا را که توفان از خروش و موج از گرداب می‌ترسد گرفته وسعت شب را، غباری آنچنان مبهم که چشم از دیدگاه و ماه از مهتاب می‌ترسد شب است و خیمه‌شب‌بازان و رقص وحشی اشباح مژه از پلک و پلک از چشم و چشم از خواب می‌ترسد



  • نویسنده: ارسلان(دوشنبه 85/3/15 ساعت 7:15 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   این هم برای تو!
  •  

     اگه کسی دیوونت بود عاشقش باش اگه کسی عاشقت بود دوستش داشته باش اگه کسی دوستت داشت بهش علاقه نشون بده اگه کسی بهت علاقه نشون داد فقط یه لبخند بهش بزن اینطوری اگه همیشه یه پله ازش عقب باشی اگه یه وقت خسته شدو خواست برگرده تازه می شین مثل هم



  • نویسنده: ارسلان(جمعه 85/3/5 ساعت 6:55 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   بخا طر دوری تو!
  • می توان تنها رفت می توان تنها ماند می توان تنها خفت میشود تنها مرد! می توان با فریاد ....دل به فرداها داد می توان بی غوغا...دل به این دریا داد مثل یک دریا موج میتوان اشک بریخت همچو طوفانی سخت می توان آه کشید می توان مثل درخت ....ریشه در خاک دواند می توان همچو نسیم......پای بر کوه نهاد می توان چون صحرا آتشی در دل داشت می شود مثل بهار نفسی پر بر داشت میتوان تنها رفت....... می توان تنها مرد............... می توان تنها ماند s4

    شاید اشتباه اما عاشقان دروغ می گن آدمای مهربون با وفا دروغ می گن اونا که میگن تا همیشه دیونتن بزار بی پرده بگم که به شما دروغ می گن اونا که میان به این بهونه ها که اومدن از توی شهر قشنگ قصه ها دروغ می گن اونا که فدات بشم تکیه کلامشون شده به تموم آسمونا به خدا دروغ می گن اونا که با قسم آیه می خوان بهت بگن تا قیامت ازت نمیشن جدادروغ می گن



  • نویسنده: ارسلان(جمعه 85/3/5 ساعت 6:53 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   عشق همه
  •  

     

     

     ای آنکه هر که در جاده ی رحمتت گام نهاده ؛ به بوستان سعادت رسیده...

    هر دل که هوای تو کرده ؛ پا بر فرق غیر تو نهاده ...

    هر سر که سودای تو گرفته ؛ چشم از سواد و بیاض عالم برگرفته...

    در هر دل که یاد تو تپیده ؛ خاطرش آرمیده و باور غیر تو رمیده ...

    با انتقام تو هیچ گنهکار طالب بخششی به وادی شقاوت نرسیده



  • نویسنده: ارسلان(جمعه 85/3/5 ساعت 6:52 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   کدام زیبایی
  •   

    کدام سائل انابه کننده ای ؛ کدام مهمان محتاجی ؛ کدام فقیر مویه گری ؛ کدام نیازمند ضجه زننده ای ؛ سحوری در خانه بی نیازیت را در ظلمت گناه و معصیت و فقر تکانده است و تو پاسخ نگفته ای؟

    کدام بیچاره ی درد آلوده ی امیدمندی را تو از خویش رانده ای ؟؟؟!!!

    کدام چشم امیدواری را تو گریان تحمل کرده ای؟؟؟!!!

    ریزش کدام اشک امید آغشته ای را تو تاب آورده ای؟؟؟!!!

    خدایا ! درست است که خسته؛ درهم شکسته ؛خون به چشم نشسته ؛ پرنده ی امید پای بسته و خواب از چشم رسته از بارگاه تو رانده شوم؟؟؟؟....



  • نویسنده: ارسلان(جمعه 85/3/5 ساعت 6:51 عصر)

  • نظرات دیگران ( )


  •   لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • هک شرگان
    [عناوین آرشیوشده]
  •    RSS 

  •   خانه

  •   شناسنامه

  •   پست الکترونیک

  •  پارسی بلاگ



  • کل بازدید : 9233
    بازدید امروز : 8
    بازدید دیروز : 0
  •   مطالب بایگانی شده

  • سمی ترین
    عشق خلق
    مگر
    بهار 1385

  •   درباره من

  • این حس من است!
    ارسلان

  •   لوگوی وبلاگ من

  • این حس من است!

  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •   اوقات شرعی
  • اوقات شرعی